سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله در سخنانی که شب گذشته درباره فاجعه غزه ایراد کرد، گفت: هر فرد عربی و ملیگرا اکنون باید بداند که آن چیزی که از ما دفاع کرده و حقوق ما را به ما بر میگرداند چیزی جز مقاومت و پایمردی و شهادت نیست و باقی گزینهها تنها سراب است.
به گزارش خبرگزاری مهر، سید حسن نصرالله همچنین در سخنان شب گذشته گفت که "لبنان باید آماده تجاوز احتمالی اسرائیل به خاکش باشد". وی در ادامه سخنرانی خود به مسائل غزه و فاجعه انسانی در این منطقه اشاره کرد و از دولت مصر خواست تا بلافاصله گذرگاه رفح را بر روی مردم غزه باز کند.
به گزارش منابع خبری متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است: در ابتدا شروع ماه محرم را تسلیت میگویم. این بسیار تاسف آور است که سال جدید هجری قمری و سال جدید میلادی را با فاجعهای آغاز میکنیم که با شهادت بسیاری از فرزندان ما همزمان شده است.
ما اکنون در برابر مفهوم جدیدی از کربلا و صحنه بزرگی از صحنههای کربلا قرار داریم. آنچه که امروز جریان دارد، به ما کمک میکند که آنچه در تاریخ رخ داده را بهتر درک کنیم. حقیقت کربلا این بود که گروهی به کرامت و عزت و شرف و حقوق امت خود پایبند بوده و با تسلیم و خفت در برابر طاغوت مخالفت کرده و مقاومت نمودند و هنگامی که بین دو گزینه تسلیم خفتبار و مواجهه نامتوازن و شهادت قرار گرفتند، آنها راه دوم، راه مقاومت و شهادت را انتخاب کردند.
این گروه مقاوم و مومن که در گرسنگی و تشنگی نگاه داشته شده و سپس شهید شدند، آیا همان اتفاقی نیست که در کربلا رخ داد؟ امام حسین (ع) مدرسه شهادت را در امتداد تاریخ پایهریزی کرد و گفت "هیهات منا الذله".
چرا هیهات منا الذله؟ آیا این یک موضوع شخصی بوده یا انسانی و التزام به عقاید و انسان و خدا؟
امام حسین میگوید: "خدا و رسول او و مومنان برای ما این را خواستهاند و امکان ندارد ما تن به حکم و حکومت ظالمان بدهیم".
هنگامی که انسان شهادت را بر فرمانبرداری از پست فطرتان انتخاب میکند، از کرامت خود چشمپوشی نکرده بلکه بر اساس فطرت و التزام و دین خود عمل کرده است و این همان اتفاقی است که در کربلا و جنگ تابستان 2006 افتاد. مقاومت و همراهان و یاران آن در برابر تسلیم خفتبار و گردن نهادن به شروط اسراییل و آمریکا و جنگ قرار گرفتند و شما مسیر و راه کرامت را انتخاب کردید و در نتیجه به پیروزی تاریخی دست یافتید. شما با منطق کربلایی و حسینی با ذلت مخالفت کرده و بر مقاومت پافشاری کردید، هر چند که هزاران نفر از شما شهید شده و هزاران خانه ویران شد و هیچ کمکی به شما نرسید و همراهی غریبی با متجاوز صورت میگرفت.
آنچه امروز در غزه جریان دارد، نسخه فلسطینی برابر اصل آن چیزی است که در لبنان رخ داد.
ما درلبنان میتوانیم به خوبی درک کنیم که در غزه چه میگذرد، چرا که دقیقا چنین تجربهای را پشت سر گذاشتیم. اکنون گزینهها، همان گزینهها هستند و به همان شکل با متجاوز همراهی میشود و انشاءالله نتیجه هم همان خواهد شد. اکنون میبینیم که مردم در غزه با گرسنگی و تشنگی و آهن و موشک محاصره شدهاند ولی هنوز مقاومت کرده و ابراز ضعف نمیکنند و اسماعیل هنیه از زیر آتش بلند شده و میگوید اگر غزه را به طور کامل از بین ببرید ما تسلیم نشده و از حقوق خود محافظت میکنیم.
این همان کربلای واقعی است. هنگامی که انسان با ذلت مخالفت کرده و آتش و تاریکی و مرگ را تحمل میکند.
اجازه دهید به چند نکته به صراحت اشاره کنم چرا که در جنگ تابستان 2006 صراحت کمتری به کار بردم. ما امروز نیاز به سخنان حق و واضح و روشنی داریم تا تمامی امت متوجه مسئولیت خود در برابر آنچه میگذرد باشند.
آنچه در غزه میگذرد به شکل روشنی شبیه رخدادهای لبنان است. طرحی آمریکایی و اسرائیلی در منطقه وجود دارد که قصد دارد حل و فصلی ذلتبار با شروط خود را بر اعراب تحمیل کنند. پس از خروج مصر و اردن و صلح آنها با اسرائیل، مردم فلسطین و لبنان و سوریه باقی ماندند. آمریکاییها و صهیونیستها قصد دارند مشکلات خود با اعراب را حل و فصل کنند ولی بر اساس شروط خود و بدین ترتیب سوریه و لبنان و فلسطینیان باید این شروط را بپذیرند. از دید آمریکا و صهیونیستها ما گزینه دیگری نداریم و این گزینهها با زور بر ما تحمیل میشوند و در این راه از جنگ و فتنههای داخلی و نبرد رسانهای و روانی و ترورها استفاده میشود.
آنها میخواهند هر کسی که تاکنون فرمانبرداری نکرده، تسلیم شده و این شروط آمریکایی ـ اسراییلی را بپذیرد. برخی از کشورهای عربی نیز با این طرح همراه هستند. برخی از سکوت اعراب سخن میگویند که این موضوع صحیح نیست، بلکه مشارکتی عربی وجود دارد. بعضی از دولتهای عربی به خصوص آنها که با اسراییل صلح کردند به شکل روشن با این طرح همراهی میکنند. آنها از راههای امنیتی، نظامی و رسانه ای سعی دارند دیگران را به تسلیم وادارند.
بنابراین باید بسیار واضح و روشن بگویم که ما در برابر همراهی و مشارکت برخی اعراب در آنچه که میگذرد، هستیم.
جنگ تابستان 2006 علیه لبنان با همراهی برخی اعراب و در برخی زمانها با درخواست اعراب رخ داد. برخی از کشورهای عربی از اسراییل میخواستند که حزبالله را از بین برده و سر آن را قطع کنند و این همان چیزی است که اکنون در غزه اتفاق میافتد. برخی کشورهای عربی از اسراییل میخواهند که حماس و جهاد اسلامی را از بین برده و سر مجاهدان و مقاومان را قطع کند.
امروز از برخی مسئولان اسرائیلی میشنویم که حمایتهای عربی از حمله به غزه از حجم حمایتهای به عمل آمده از اسرائیل در جنگ با لبنان بسیار بیشتر است.
من به شما میگویم که حتی دو دستگی میان فلسطینیان تنها به خاطر برخی دولتهای عربی بود که از هر تلاشی برای برانگیختن فتنه فروگذار نکردند کما اینکه چنین کاری را در لبنان نیز انجام دادند.
دولت قبلی لبنان اگر حمایت کشورهای عربی وجود نداشت، هرگز دست به تصویب طرحهای ذلتبار و اشتباه نمی زد ولی این اپوزیسیون بود که در ماه می گذشته در برابر این امر ایستادگی کرد.
آنها به آنچه انجام میدهند ایمان دارند. وقتی که دودستگی و جنگ داخلی در لبنان و فلسطین رخ میدهد، آنگاه این دولتهای عربی دستشان باز میشود که بگویند ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم و بدین ترتیب شانه از مسئولیت خود خالی میکنند.
متاسفانه در سطح رسانه ای و سیاسی نیز هیچ کس نه در سال 2006 نه اکنون از کشورهای عربی نمیخواهد که جبهههای خود را باز کرده و از مردم لبنان و فلسطین دفاع کند. اکنون نیز مسئولیتها متوجه قربانی میشود.
دیروز از یک مسئول مصری شنیدیم که مسئولیت متوجه حماس است. سپس گفت ما قبلا هشدار داده بودیم و آن کسی که به هشدارها گوش نداده بود اکنون باید متوجه مسئولیت خود باشد.
آیا چنین سخنانی از طرف یک مسئول عربی قابل قبول است؟ این مسئول در زمان محاصره غزه گفته بود اگر کسی از فلسطینیان وارد مصر شود، پای او را خواهیم شکست. هنگامی که این سخنان را میشنوم، شخصا یاد سخن امام حسین میافتم که گفته بود مرگ را بر زندگی با خیانتکاران ترجیح میدهم.
اکنون سیصد نفر فلسطینی ظرف چند دقیقه شهید شدند تا این مسئول عربی آنها را گناهکار بداند؟!
امروز همان سخنانی را میشنویم که در زمان جنگ تابستان 2006 شنیدیم به گونه ای که مقاومت در غزه را مسئول این جنگ وحشیانه میخوانند.
حتی در زمینه رسانه ای برخی از شبکههای عربی به گونه خبررسانی میکنند که گویی کسانی که در غزه میمیرند در تصادفی رانندگی کشته شدهاند و سپس به برنامههای عادی روزمره خود میپردازند. این شبکهها هنوز سعی دارند قربانیان در غزه را کشته بخوانند و به آنها لقب شهید ندهند.
ساکنان غزه گزینه خود را انتخاب کرده و به راه شهادت و مقاومت و سربلندی ادامه میدهند. هیچ چیز مانع آنها نمیشود کما اینکه هیچکس و هیچ چیز نتوانست مانع شما ملت لبنان بشود.
مسئولیت امت اسلام در این روز چیست؟ ما به عنوان امت اسلام در برابر هدفی اصلی هستیم. هدف اصلی باید فعالیت برای توقف حملات اسرائیل به غزه و دستیابی به اهدافش باشد. بدین گونه است که پیروزی در غزه علیرغم فداکاریها و شهادتها حاصل میشود و این مسئولیت تنها مردم فلسطین نیست، بلکه ملتها و دولتهای عربی مسئول هستند.
دولتهای عربی که بدون تحرک هستند باید از طرف ملتهای آنها وادار به تحرک شوند. ملتهای عربی هیچ بهانه ای ندارند و نمیتوانند بگویند که ما در برابر دولتهای سرکوبگر هستیم. ما باید به خیابانها ریخته و حتی اگر به طرف ما گلوله شلیک کردند اعتراض کنیم. هر کسی که در این راه جان خود را از دست بدهد شهید راه انسانیت، اسلام و قدس است.
در جنگ تابستان 2006 من چنین چیزی را از ملتهای عربی نخواستم ولی امروز میگویم که این واجب همه ما است که هزاران یا صدها هزار نفر از ما به خیابانها ریخته و دولتهای خود را مجبور به اتخاذ تصمیم کنیم.
در این روزها آمریکا و اسرائیل در بحرانهای مالی و اقتصادی خفقانآوری اسیر هستند و ما در جهان عرب نفت و قدرت داریم و دولتهای عربی با کمترین تلاش میتوانند جلوی تجاوز به غزه را بگیرند.
دوم اینکه ملتهای عربی و اسلامی باید از دولت مصر بخواهند. هیچکس از مصر نمیخواهد که وارد جنگ شود، بلکه تنها از مصر میخواهیم که گذرگاهها را باز کرده و اجازه عبور غذا و مواد پزشکی را بدهد.
ما در جنگ تابستان 2006 از هیچ کشور عربی نخواستیم که مرزها را باز کند، بلکه با سوریه همکاری نزدیک و برادرانهای داشتیم.
مصر اکنون باید گذرگاهها را بر روی زندهها باز کند. مصر هلال احمر(صلیب سرخ) نیست که بخواهد موضع گیری پزشکی داشته باشد. دولت مصر باید این قضیه را حل و فصل کند و از جنگ برای اعمال فشار بر مردم غزه و حماس و جهاد اسلامی استفاده نکند. مصر باید از نظر سیاسی به مردم غزه کمک کند تا تجاوز علیه این مردم خاتمه یابد چرا که این مسئولیت واقعی مصر است.
ملتهای ما در جهان اسلام و عرب باید از دولت مصر بخواهند که این گذرگاهها را باز کند. تا اکنون ما با ادب سخن گفته و خواستار کمک بودیم، ولی با توجه به آنچه رخ داد ما به مسئولان مصری میگوییم که اگر گذرگاهها را باز نکنید شریک اسراییل در محاصره، جنگ و جنایاتی هستید که در غزه در حال رخ دادن است.
مسئولان مصری باید این سخنان را از تمامی ملتهای عربی و اسلامی بشنوند و بدانند که اگر از هماکنون دست به موضع گیری انسانی نزند از طرف تاریخ، ملتها، شهدا و پیامبران سرزنش خواهند شد.
من از ملت مسلمان و عربی و کریم و مقاوم و شجاع مصر میخواهم که به خیابانها بریزند. آیا پلیس مصر میتواند میلیونها مصری را از بین ببرد؟ ملت مصر باید در برابر دولتی که گذرگاه رفح را بسته است مقاومت کند.
دولت مصر باید گذرگاه را باز کند و من از موقعیت مقاومتی سخن میگویم که شهید داده و به پیروزی دست یافته است.
آنچه که ما در مورد نیروهای مسلح مصری میشنویم این است که آنها به ریشههای عربی خود پایبند هستند. من خواستار کودتا در مصر نیستم و در چنین موقعیتی نیز نیستم، ولی ژنرالها و افسران مصری باید نزد مسئولان سیاسی رفته و بگویند که ما نمیتوانیم ذبح برادران خود در غزه را تحمل کنیم و ساکت بمانیم.
نیروهای مسلح، مردم، شیوخ الازهر و همه در مصر باید برپا خاسته و خواستار موضعگیری دولت مصر شوند. اگر این گذرگاه باز شده و پول و غذا و مواد پزشکی و حتی سلاح وارد غزه شود، پیروزی رخ داده در لبنان علیه اسراییل بار دیگر در غزه تکرار میشود. اگر غزه برای روزها یا چند هفته مقاومت کند، تجاوز متوقف خواهد شد. این دشمن نمیتواند به جنگهای طولانی تن دهد.
حتما برخی خواهند گفت که بهترین راه برای خاتمه فاجعه، پیشروی به سمت صلح فراگیر است. من به آنها میگویم که این شما هستید که از زمان مادرید و پس از آن خواستار صلح فراگیر با اسراییل بودید ولی در این مدت چه به دست آوردید؟ رهبران فلسطینی راه دوری را رفتند و در کمپ دیوید و با شخص باراک مذاکره کردند ولی با این حال فلسطینیان حداقل حقوق خود را نیز نتوانستند به دست آورند. چه صلح فراگیری در کار است؟ اسراییل همواره قصد دارد شروط ذلتبار خود را تحمیل کند و نه قدس را پس داده و نه حق بازگشت آوارگان فلسطینی را برسمیت بشناسد. این چه مزخرفاتی است. در حالی که فلسطینیان در غزه ذبح میشوند شما میخواهید از صلح سخن بگویید؟ آیا اسراییل حداقلی از حقوق مشروع ملتها را به آنها میدهد؟
برخی از مزخرفات در داخل لبنان بدین شکل است که میگوید بیائید صلح میکنیم و سپس جامعه بینالمللی از ما حمایت خواهد کرد.
اسرائیل تاکنون به هیچ قطعنامه ای پایبند نبوده است. حکمرانان ما مدتهاست درگیر برگزاری جلسه فوقالعاده هستند و به خاطر بسیاری ملاحظات از آن ناتوانند.
هر فرد عربی و ملیگرا اکنون باید بداند که آن چیزی که از ما دفاع کرده و حقوق ما را به ما بر میگرداند چیزی جز مقاومت و پایمردی و شهادت نیست و باقی گزینهها تنها سراب است.
آیا ما به عنوان اعراب و مسلمانان باید صد جنایت قانا و غزه دیگر را پشت سر بگذاریم تا به اطمینان برسیم؟ من واقعا متاسفم. این دشمنی که شما خواستار صلح با آن هستید هر سال دلیل جدیدی بر وحشیگری و نژادپرستی و حمام خود در خون بیگناهان نشان میدهد. هر اندازه شما بیشتر آن را به صلح فرا بخوانید، بیشتر خون شما را خواهد ریخت.
ما در برابر دشمنی قرار داریم که ماهیت و طبیعت و ذات آن بر اساس جنایت و نژادپرستی است. آیا برای باور این سخنان نیاز به خون و جنایات بیشتری داریم؟
با این حال مقاومت در لبنان و فلسطین به این باور رسیده است. من مقاومت در غزه را به نام برادران خود در لبنان به ادامه پایداری فرا میخوانم و میدانیم که آنها از مومنان به خدا و راه پیروزی هستند و خدا نیز شما را یاری خواهد کرد. تمامی امت اسلام مسئول است که در کنار شما و با شما ایستادگی کند.
در مورد لبنان نیز باید سخنانی بگویم. از زمان شروع حمله ددمنشانه به غزه، اولمرت و باراک و لیونی، لبنان را تهدید کردند و دست به اقداماتی در مرز با لبنان زدند.
امروز نیز از ساکنان شهرکهای شمال سرزمینهای اشغالی خواستند تا پناهگاههای خود را آماده کنند.
اکنون دو احتمال وجود دارد. ما باید به مسئولیتهای خود عمل کنیم و من قصد ندارم کسی را بترسانم.
احتمال اول این است که تمام سخنان و اقدامات اسراییل در مرز با لبنان از ترس اقداماتی از طرف لبنان باشد.
احتمال دومی نیز وجود دارد که نباید از نظر دور داشت و آن بدین گونه است که در شرایطی که اعراب ضعیف بوده و با اسرائیل همراه میکنند و جهان نیز درگیر مشکلات مالی بوده و دولت آمریکا نیز در حال انتقال میان جورج بوش و باراک اوباما است و بدین ترتیب احتمال دارد که دشمن اسراییل دست به تجاوزی علیه لبنان زده تا از این فرصت استفاده کند. آنها به این امر در انتخابات و بهبود چهره خود نیاز دارند. این سخن نیز صحیح نیست که اسراییل در دو جبهه وارد جنگ نمیشود چرا که خلاف آن قبلا ثابت شده است.
بدین ترتیب دولت و مقاومت و ملت لبنان باید آماده هر حادثهای باشند. حتی جریان کشف موشکهای کاتیوشا در جنوب قبل از شروع جنگ در غزه نیز جالب توجه است. هنگامی که این موشکها کشف شدند برخی از شخصیتهای سیاسی گفتند که این امر هدفمند بوده و به شکل تلویحی سعی داشتند مقاومت را متهم کنند و نظریههایی را ایراد کردند.
با این حال برخی تلاش کردند تا حزبالله را مسئول این امر معرفی کنند. من به همه آنها میگویم که ما در حزبالله شجاعت پذیرش مسئولیت هر کاری که میکنیم را داریم و هرگز مخفی نمیشویم تا دیگران به ما تهمت بزنند.
آنچه رخ داد از زاویه دیگری مشکوک است. آیا اسراییل یا مزدوران نمیتواند وارد جنوب لبنان شده و چنین موشکهایی را کار بگذارد؟ هدف از چنین کاری ابراز تضامن و همبستگی با مردم فلسطین نیست بلکه ایجاد بهانهای برای حمله اسراییل به لبنان خواهد بود.
من اکنون قصد ندارم وارد جزئیات این موضوع شوم ولی میخواهم از لبنان که دو بار اسراییل را شکست داده دعوت کنم که محتاط باشد.
من از برادران مقاومت به خصوص در جنوب خواستم تا آماده باشند چرا که ما در برابر دشمنی متجاوز قرار داریم که حجم طرحهای آن را نمیدانیم و البته هرگز هم نهراسیده ایم. ما به گزینههای خود ایمان داریم و آماده مواجهه و مقابله با هرگونه تجاوز به کشور و خاکمان را داریم، زیرا ما از فرزندان هیهات منا الذله هستیم.
برادران و خواهران،
همه ما در لبنان و در جهان عرب و اسلام در این روزهای تاریخی که مصادف با روزهای عاشورا و محرم شده باید مسئولیتهای خود در قبال شرایط غزه را تحمل کنیم. آنچه در غزه جریان دارد تنها متوجه مردم غزه نبوده بلکه پیامدهای آن همه ما را در بر خواهد گرفت. نباید به تحصن و چند تظاهرات اکتفا کنیم.
فردا که از طرف امام خامنه ای به عنوان روز عزای عمومی اعلام شده، ما نیز با خانواده خود در غزه و شهدای بی گناه اعلام همبستگی میکنیم.
من از همه دعوت میکنم تا فردا ساعت 15 در حومه جنوبی بیروت جمع شده تا با مردم غزه اعلام همبستگی کنیم. میدانم که از فردا بسیاری قصد دارند مراسم عزاداری حسینی را شروع کنند. من از همه میخواهم این مراسم را متوقف کرده و فردا همه برای همبستگی با مردم فلسطین در تجمع بزرگ مردمی حاضر شوند. ما باید صدای خود را فردا به تمامی جهان برسانیم و بگوییم که ما هنوز اینجا حاضر هستیم و نه خون و نه جنگ و نه تروریسم نمیتواند ما را شکست دهد.
من معمولا روز عاشورا دعوت به تظاهرات و تجمع می کردم ولی فردا عاشور است و کل یوم عاشورا و شما پاسخ خود را فردا خواهید گرفت.
آقا و مولای من یا اباعبدالله، این سخن توست این خون توست و این ندای توست که اینک بار دیگر طنینافکن شده و ما را به سمت پیروزی میخواند. السلام علیک یا اباعبدالله.
به گزارش خبرگزاری مهر، سید حسن نصرالله همچنین در سخنان شب گذشته گفت که "لبنان باید آماده تجاوز احتمالی اسرائیل به خاکش باشد". وی در ادامه سخنرانی خود به مسائل غزه و فاجعه انسانی در این منطقه اشاره کرد و از دولت مصر خواست تا بلافاصله گذرگاه رفح را بر روی مردم غزه باز کند.
به گزارش منابع خبری متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است: در ابتدا شروع ماه محرم را تسلیت میگویم. این بسیار تاسف آور است که سال جدید هجری قمری و سال جدید میلادی را با فاجعهای آغاز میکنیم که با شهادت بسیاری از فرزندان ما همزمان شده است.
ما اکنون در برابر مفهوم جدیدی از کربلا و صحنه بزرگی از صحنههای کربلا قرار داریم. آنچه که امروز جریان دارد، به ما کمک میکند که آنچه در تاریخ رخ داده را بهتر درک کنیم. حقیقت کربلا این بود که گروهی به کرامت و عزت و شرف و حقوق امت خود پایبند بوده و با تسلیم و خفت در برابر طاغوت مخالفت کرده و مقاومت نمودند و هنگامی که بین دو گزینه تسلیم خفتبار و مواجهه نامتوازن و شهادت قرار گرفتند، آنها راه دوم، راه مقاومت و شهادت را انتخاب کردند.
این گروه مقاوم و مومن که در گرسنگی و تشنگی نگاه داشته شده و سپس شهید شدند، آیا همان اتفاقی نیست که در کربلا رخ داد؟ امام حسین (ع) مدرسه شهادت را در امتداد تاریخ پایهریزی کرد و گفت "هیهات منا الذله".
چرا هیهات منا الذله؟ آیا این یک موضوع شخصی بوده یا انسانی و التزام به عقاید و انسان و خدا؟
امام حسین میگوید: "خدا و رسول او و مومنان برای ما این را خواستهاند و امکان ندارد ما تن به حکم و حکومت ظالمان بدهیم".
هنگامی که انسان شهادت را بر فرمانبرداری از پست فطرتان انتخاب میکند، از کرامت خود چشمپوشی نکرده بلکه بر اساس فطرت و التزام و دین خود عمل کرده است و این همان اتفاقی است که در کربلا و جنگ تابستان 2006 افتاد. مقاومت و همراهان و یاران آن در برابر تسلیم خفتبار و گردن نهادن به شروط اسراییل و آمریکا و جنگ قرار گرفتند و شما مسیر و راه کرامت را انتخاب کردید و در نتیجه به پیروزی تاریخی دست یافتید. شما با منطق کربلایی و حسینی با ذلت مخالفت کرده و بر مقاومت پافشاری کردید، هر چند که هزاران نفر از شما شهید شده و هزاران خانه ویران شد و هیچ کمکی به شما نرسید و همراهی غریبی با متجاوز صورت میگرفت.
آنچه امروز در غزه جریان دارد، نسخه فلسطینی برابر اصل آن چیزی است که در لبنان رخ داد.
ما درلبنان میتوانیم به خوبی درک کنیم که در غزه چه میگذرد، چرا که دقیقا چنین تجربهای را پشت سر گذاشتیم. اکنون گزینهها، همان گزینهها هستند و به همان شکل با متجاوز همراهی میشود و انشاءالله نتیجه هم همان خواهد شد. اکنون میبینیم که مردم در غزه با گرسنگی و تشنگی و آهن و موشک محاصره شدهاند ولی هنوز مقاومت کرده و ابراز ضعف نمیکنند و اسماعیل هنیه از زیر آتش بلند شده و میگوید اگر غزه را به طور کامل از بین ببرید ما تسلیم نشده و از حقوق خود محافظت میکنیم.
این همان کربلای واقعی است. هنگامی که انسان با ذلت مخالفت کرده و آتش و تاریکی و مرگ را تحمل میکند.
اجازه دهید به چند نکته به صراحت اشاره کنم چرا که در جنگ تابستان 2006 صراحت کمتری به کار بردم. ما امروز نیاز به سخنان حق و واضح و روشنی داریم تا تمامی امت متوجه مسئولیت خود در برابر آنچه میگذرد باشند.
آنچه در غزه میگذرد به شکل روشنی شبیه رخدادهای لبنان است. طرحی آمریکایی و اسرائیلی در منطقه وجود دارد که قصد دارد حل و فصلی ذلتبار با شروط خود را بر اعراب تحمیل کنند. پس از خروج مصر و اردن و صلح آنها با اسرائیل، مردم فلسطین و لبنان و سوریه باقی ماندند. آمریکاییها و صهیونیستها قصد دارند مشکلات خود با اعراب را حل و فصل کنند ولی بر اساس شروط خود و بدین ترتیب سوریه و لبنان و فلسطینیان باید این شروط را بپذیرند. از دید آمریکا و صهیونیستها ما گزینه دیگری نداریم و این گزینهها با زور بر ما تحمیل میشوند و در این راه از جنگ و فتنههای داخلی و نبرد رسانهای و روانی و ترورها استفاده میشود.
آنها میخواهند هر کسی که تاکنون فرمانبرداری نکرده، تسلیم شده و این شروط آمریکایی ـ اسراییلی را بپذیرد. برخی از کشورهای عربی نیز با این طرح همراه هستند. برخی از سکوت اعراب سخن میگویند که این موضوع صحیح نیست، بلکه مشارکتی عربی وجود دارد. بعضی از دولتهای عربی به خصوص آنها که با اسراییل صلح کردند به شکل روشن با این طرح همراهی میکنند. آنها از راههای امنیتی، نظامی و رسانه ای سعی دارند دیگران را به تسلیم وادارند.
بنابراین باید بسیار واضح و روشن بگویم که ما در برابر همراهی و مشارکت برخی اعراب در آنچه که میگذرد، هستیم.
جنگ تابستان 2006 علیه لبنان با همراهی برخی اعراب و در برخی زمانها با درخواست اعراب رخ داد. برخی از کشورهای عربی از اسراییل میخواستند که حزبالله را از بین برده و سر آن را قطع کنند و این همان چیزی است که اکنون در غزه اتفاق میافتد. برخی کشورهای عربی از اسراییل میخواهند که حماس و جهاد اسلامی را از بین برده و سر مجاهدان و مقاومان را قطع کند.
امروز از برخی مسئولان اسرائیلی میشنویم که حمایتهای عربی از حمله به غزه از حجم حمایتهای به عمل آمده از اسرائیل در جنگ با لبنان بسیار بیشتر است.
من به شما میگویم که حتی دو دستگی میان فلسطینیان تنها به خاطر برخی دولتهای عربی بود که از هر تلاشی برای برانگیختن فتنه فروگذار نکردند کما اینکه چنین کاری را در لبنان نیز انجام دادند.
دولت قبلی لبنان اگر حمایت کشورهای عربی وجود نداشت، هرگز دست به تصویب طرحهای ذلتبار و اشتباه نمی زد ولی این اپوزیسیون بود که در ماه می گذشته در برابر این امر ایستادگی کرد.
آنها به آنچه انجام میدهند ایمان دارند. وقتی که دودستگی و جنگ داخلی در لبنان و فلسطین رخ میدهد، آنگاه این دولتهای عربی دستشان باز میشود که بگویند ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم و بدین ترتیب شانه از مسئولیت خود خالی میکنند.
متاسفانه در سطح رسانه ای و سیاسی نیز هیچ کس نه در سال 2006 نه اکنون از کشورهای عربی نمیخواهد که جبهههای خود را باز کرده و از مردم لبنان و فلسطین دفاع کند. اکنون نیز مسئولیتها متوجه قربانی میشود.
دیروز از یک مسئول مصری شنیدیم که مسئولیت متوجه حماس است. سپس گفت ما قبلا هشدار داده بودیم و آن کسی که به هشدارها گوش نداده بود اکنون باید متوجه مسئولیت خود باشد.
آیا چنین سخنانی از طرف یک مسئول عربی قابل قبول است؟ این مسئول در زمان محاصره غزه گفته بود اگر کسی از فلسطینیان وارد مصر شود، پای او را خواهیم شکست. هنگامی که این سخنان را میشنوم، شخصا یاد سخن امام حسین میافتم که گفته بود مرگ را بر زندگی با خیانتکاران ترجیح میدهم.
اکنون سیصد نفر فلسطینی ظرف چند دقیقه شهید شدند تا این مسئول عربی آنها را گناهکار بداند؟!
امروز همان سخنانی را میشنویم که در زمان جنگ تابستان 2006 شنیدیم به گونه ای که مقاومت در غزه را مسئول این جنگ وحشیانه میخوانند.
حتی در زمینه رسانه ای برخی از شبکههای عربی به گونه خبررسانی میکنند که گویی کسانی که در غزه میمیرند در تصادفی رانندگی کشته شدهاند و سپس به برنامههای عادی روزمره خود میپردازند. این شبکهها هنوز سعی دارند قربانیان در غزه را کشته بخوانند و به آنها لقب شهید ندهند.
ساکنان غزه گزینه خود را انتخاب کرده و به راه شهادت و مقاومت و سربلندی ادامه میدهند. هیچ چیز مانع آنها نمیشود کما اینکه هیچکس و هیچ چیز نتوانست مانع شما ملت لبنان بشود.
مسئولیت امت اسلام در این روز چیست؟ ما به عنوان امت اسلام در برابر هدفی اصلی هستیم. هدف اصلی باید فعالیت برای توقف حملات اسرائیل به غزه و دستیابی به اهدافش باشد. بدین گونه است که پیروزی در غزه علیرغم فداکاریها و شهادتها حاصل میشود و این مسئولیت تنها مردم فلسطین نیست، بلکه ملتها و دولتهای عربی مسئول هستند.
دولتهای عربی که بدون تحرک هستند باید از طرف ملتهای آنها وادار به تحرک شوند. ملتهای عربی هیچ بهانه ای ندارند و نمیتوانند بگویند که ما در برابر دولتهای سرکوبگر هستیم. ما باید به خیابانها ریخته و حتی اگر به طرف ما گلوله شلیک کردند اعتراض کنیم. هر کسی که در این راه جان خود را از دست بدهد شهید راه انسانیت، اسلام و قدس است.
در جنگ تابستان 2006 من چنین چیزی را از ملتهای عربی نخواستم ولی امروز میگویم که این واجب همه ما است که هزاران یا صدها هزار نفر از ما به خیابانها ریخته و دولتهای خود را مجبور به اتخاذ تصمیم کنیم.
در این روزها آمریکا و اسرائیل در بحرانهای مالی و اقتصادی خفقانآوری اسیر هستند و ما در جهان عرب نفت و قدرت داریم و دولتهای عربی با کمترین تلاش میتوانند جلوی تجاوز به غزه را بگیرند.
دوم اینکه ملتهای عربی و اسلامی باید از دولت مصر بخواهند. هیچکس از مصر نمیخواهد که وارد جنگ شود، بلکه تنها از مصر میخواهیم که گذرگاهها را باز کرده و اجازه عبور غذا و مواد پزشکی را بدهد.
ما در جنگ تابستان 2006 از هیچ کشور عربی نخواستیم که مرزها را باز کند، بلکه با سوریه همکاری نزدیک و برادرانهای داشتیم.
مصر اکنون باید گذرگاهها را بر روی زندهها باز کند. مصر هلال احمر(صلیب سرخ) نیست که بخواهد موضع گیری پزشکی داشته باشد. دولت مصر باید این قضیه را حل و فصل کند و از جنگ برای اعمال فشار بر مردم غزه و حماس و جهاد اسلامی استفاده نکند. مصر باید از نظر سیاسی به مردم غزه کمک کند تا تجاوز علیه این مردم خاتمه یابد چرا که این مسئولیت واقعی مصر است.
ملتهای ما در جهان اسلام و عرب باید از دولت مصر بخواهند که این گذرگاهها را باز کند. تا اکنون ما با ادب سخن گفته و خواستار کمک بودیم، ولی با توجه به آنچه رخ داد ما به مسئولان مصری میگوییم که اگر گذرگاهها را باز نکنید شریک اسراییل در محاصره، جنگ و جنایاتی هستید که در غزه در حال رخ دادن است.
مسئولان مصری باید این سخنان را از تمامی ملتهای عربی و اسلامی بشنوند و بدانند که اگر از هماکنون دست به موضع گیری انسانی نزند از طرف تاریخ، ملتها، شهدا و پیامبران سرزنش خواهند شد.
من از ملت مسلمان و عربی و کریم و مقاوم و شجاع مصر میخواهم که به خیابانها بریزند. آیا پلیس مصر میتواند میلیونها مصری را از بین ببرد؟ ملت مصر باید در برابر دولتی که گذرگاه رفح را بسته است مقاومت کند.
دولت مصر باید گذرگاه را باز کند و من از موقعیت مقاومتی سخن میگویم که شهید داده و به پیروزی دست یافته است.
آنچه که ما در مورد نیروهای مسلح مصری میشنویم این است که آنها به ریشههای عربی خود پایبند هستند. من خواستار کودتا در مصر نیستم و در چنین موقعیتی نیز نیستم، ولی ژنرالها و افسران مصری باید نزد مسئولان سیاسی رفته و بگویند که ما نمیتوانیم ذبح برادران خود در غزه را تحمل کنیم و ساکت بمانیم.
نیروهای مسلح، مردم، شیوخ الازهر و همه در مصر باید برپا خاسته و خواستار موضعگیری دولت مصر شوند. اگر این گذرگاه باز شده و پول و غذا و مواد پزشکی و حتی سلاح وارد غزه شود، پیروزی رخ داده در لبنان علیه اسراییل بار دیگر در غزه تکرار میشود. اگر غزه برای روزها یا چند هفته مقاومت کند، تجاوز متوقف خواهد شد. این دشمن نمیتواند به جنگهای طولانی تن دهد.
حتما برخی خواهند گفت که بهترین راه برای خاتمه فاجعه، پیشروی به سمت صلح فراگیر است. من به آنها میگویم که این شما هستید که از زمان مادرید و پس از آن خواستار صلح فراگیر با اسراییل بودید ولی در این مدت چه به دست آوردید؟ رهبران فلسطینی راه دوری را رفتند و در کمپ دیوید و با شخص باراک مذاکره کردند ولی با این حال فلسطینیان حداقل حقوق خود را نیز نتوانستند به دست آورند. چه صلح فراگیری در کار است؟ اسراییل همواره قصد دارد شروط ذلتبار خود را تحمیل کند و نه قدس را پس داده و نه حق بازگشت آوارگان فلسطینی را برسمیت بشناسد. این چه مزخرفاتی است. در حالی که فلسطینیان در غزه ذبح میشوند شما میخواهید از صلح سخن بگویید؟ آیا اسراییل حداقلی از حقوق مشروع ملتها را به آنها میدهد؟
برخی از مزخرفات در داخل لبنان بدین شکل است که میگوید بیائید صلح میکنیم و سپس جامعه بینالمللی از ما حمایت خواهد کرد.
اسرائیل تاکنون به هیچ قطعنامه ای پایبند نبوده است. حکمرانان ما مدتهاست درگیر برگزاری جلسه فوقالعاده هستند و به خاطر بسیاری ملاحظات از آن ناتوانند.
هر فرد عربی و ملیگرا اکنون باید بداند که آن چیزی که از ما دفاع کرده و حقوق ما را به ما بر میگرداند چیزی جز مقاومت و پایمردی و شهادت نیست و باقی گزینهها تنها سراب است.
آیا ما به عنوان اعراب و مسلمانان باید صد جنایت قانا و غزه دیگر را پشت سر بگذاریم تا به اطمینان برسیم؟ من واقعا متاسفم. این دشمنی که شما خواستار صلح با آن هستید هر سال دلیل جدیدی بر وحشیگری و نژادپرستی و حمام خود در خون بیگناهان نشان میدهد. هر اندازه شما بیشتر آن را به صلح فرا بخوانید، بیشتر خون شما را خواهد ریخت.
ما در برابر دشمنی قرار داریم که ماهیت و طبیعت و ذات آن بر اساس جنایت و نژادپرستی است. آیا برای باور این سخنان نیاز به خون و جنایات بیشتری داریم؟
با این حال مقاومت در لبنان و فلسطین به این باور رسیده است. من مقاومت در غزه را به نام برادران خود در لبنان به ادامه پایداری فرا میخوانم و میدانیم که آنها از مومنان به خدا و راه پیروزی هستند و خدا نیز شما را یاری خواهد کرد. تمامی امت اسلام مسئول است که در کنار شما و با شما ایستادگی کند.
در مورد لبنان نیز باید سخنانی بگویم. از زمان شروع حمله ددمنشانه به غزه، اولمرت و باراک و لیونی، لبنان را تهدید کردند و دست به اقداماتی در مرز با لبنان زدند.
امروز نیز از ساکنان شهرکهای شمال سرزمینهای اشغالی خواستند تا پناهگاههای خود را آماده کنند.
اکنون دو احتمال وجود دارد. ما باید به مسئولیتهای خود عمل کنیم و من قصد ندارم کسی را بترسانم.
احتمال اول این است که تمام سخنان و اقدامات اسراییل در مرز با لبنان از ترس اقداماتی از طرف لبنان باشد.
احتمال دومی نیز وجود دارد که نباید از نظر دور داشت و آن بدین گونه است که در شرایطی که اعراب ضعیف بوده و با اسرائیل همراه میکنند و جهان نیز درگیر مشکلات مالی بوده و دولت آمریکا نیز در حال انتقال میان جورج بوش و باراک اوباما است و بدین ترتیب احتمال دارد که دشمن اسراییل دست به تجاوزی علیه لبنان زده تا از این فرصت استفاده کند. آنها به این امر در انتخابات و بهبود چهره خود نیاز دارند. این سخن نیز صحیح نیست که اسراییل در دو جبهه وارد جنگ نمیشود چرا که خلاف آن قبلا ثابت شده است.
بدین ترتیب دولت و مقاومت و ملت لبنان باید آماده هر حادثهای باشند. حتی جریان کشف موشکهای کاتیوشا در جنوب قبل از شروع جنگ در غزه نیز جالب توجه است. هنگامی که این موشکها کشف شدند برخی از شخصیتهای سیاسی گفتند که این امر هدفمند بوده و به شکل تلویحی سعی داشتند مقاومت را متهم کنند و نظریههایی را ایراد کردند.
با این حال برخی تلاش کردند تا حزبالله را مسئول این امر معرفی کنند. من به همه آنها میگویم که ما در حزبالله شجاعت پذیرش مسئولیت هر کاری که میکنیم را داریم و هرگز مخفی نمیشویم تا دیگران به ما تهمت بزنند.
آنچه رخ داد از زاویه دیگری مشکوک است. آیا اسراییل یا مزدوران نمیتواند وارد جنوب لبنان شده و چنین موشکهایی را کار بگذارد؟ هدف از چنین کاری ابراز تضامن و همبستگی با مردم فلسطین نیست بلکه ایجاد بهانهای برای حمله اسراییل به لبنان خواهد بود.
من اکنون قصد ندارم وارد جزئیات این موضوع شوم ولی میخواهم از لبنان که دو بار اسراییل را شکست داده دعوت کنم که محتاط باشد.
من از برادران مقاومت به خصوص در جنوب خواستم تا آماده باشند چرا که ما در برابر دشمنی متجاوز قرار داریم که حجم طرحهای آن را نمیدانیم و البته هرگز هم نهراسیده ایم. ما به گزینههای خود ایمان داریم و آماده مواجهه و مقابله با هرگونه تجاوز به کشور و خاکمان را داریم، زیرا ما از فرزندان هیهات منا الذله هستیم.
برادران و خواهران،
همه ما در لبنان و در جهان عرب و اسلام در این روزهای تاریخی که مصادف با روزهای عاشورا و محرم شده باید مسئولیتهای خود در قبال شرایط غزه را تحمل کنیم. آنچه در غزه جریان دارد تنها متوجه مردم غزه نبوده بلکه پیامدهای آن همه ما را در بر خواهد گرفت. نباید به تحصن و چند تظاهرات اکتفا کنیم.
فردا که از طرف امام خامنه ای به عنوان روز عزای عمومی اعلام شده، ما نیز با خانواده خود در غزه و شهدای بی گناه اعلام همبستگی میکنیم.
من از همه دعوت میکنم تا فردا ساعت 15 در حومه جنوبی بیروت جمع شده تا با مردم غزه اعلام همبستگی کنیم. میدانم که از فردا بسیاری قصد دارند مراسم عزاداری حسینی را شروع کنند. من از همه میخواهم این مراسم را متوقف کرده و فردا همه برای همبستگی با مردم فلسطین در تجمع بزرگ مردمی حاضر شوند. ما باید صدای خود را فردا به تمامی جهان برسانیم و بگوییم که ما هنوز اینجا حاضر هستیم و نه خون و نه جنگ و نه تروریسم نمیتواند ما را شکست دهد.
من معمولا روز عاشورا دعوت به تظاهرات و تجمع می کردم ولی فردا عاشور است و کل یوم عاشورا و شما پاسخ خود را فردا خواهید گرفت.
آقا و مولای من یا اباعبدالله، این سخن توست این خون توست و این ندای توست که اینک بار دیگر طنینافکن شده و ما را به سمت پیروزی میخواند. السلام علیک یا اباعبدالله.